پشت پرده نامه تهران به عربستان | تا مسقط هست چرا ریاض؟

رویداد۲۴| خبر ارسال نامه از تهران به ریاض، درست پیش از سفر ولیعهد سعودی به واشنگتن، موجی از گمانهزنیها در شبکههای اجتماعی و رسانهها ایجاد کرد. برخی رسانهها، از جمله روزنامه «اعتماد»، با تیتر «بمب خبری پیام به ریاض» این خبر را برجسته کردند و شایعه کردند که عربستان میخواهد جای عمان را در میانجیگری ایران و آمریکا بگیرد.
اما روایت رسمی به سرعت شفافسازی کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که نامه ارسالی ماهیتی کاملاً دوجانبه داشته و هیچ ارتباطی با پروندههای سیاسی یا میانجیگری نداشته است. یک مقام مطلع نیز به نورنیوز گفت: «شایعه انتقال پیام ایران به آمریکا توسط ولیعهد سعودی کاملاً کذب است و مسیر تماسهای غیرمستقیم تهران و واشنگتن طی سالهای گذشته عمدتاً از طریق قطر و عمان مدیریت شده و این سیاست تغییری نکرده است».
یک منبع آگاه به روزنامه خراسان نیز تأکید کرد: «هیچ پیامی از ایران به آمریکا از مسیر عربستان منتقل نشده و آنچه از سوی تهران بیان شده، صرفاً اعلام آمادگی برای گسترش روابط با ریاض بوده است؛ البته به شرط آنکه عربستان در رفتار خود بهویژه در پرونده لبنان تجدیدنظر کند».
چرا عمان جایگاه ویژه دارد؟
عمان طی دهههای گذشته با سیاست خارجی آرام، کمصدا و مبتنی بر بیطرفی عملی، جایگاهی یگانه در میانجیگریهای منطقهای به دست آورده است. رابطه دیرینه و حسنه عمان با تهران و رویکرد دیپلماسی محرمانه این کشور، سبب شده مسقط همواره در پروندههای حساس نقشآفرینی مؤثرتری داشته باشد.
در نقطه مقابل، عربستان سعودی، با وجود وزن ژئوپلیتیکی قابلتوجهش، از منظر ساختاری و رفتاری گزینه مطلوبی برای ایفای نقش میانجی نیست. نخستین دلیل، ماهیت رقابتی روابط تهران و ریاض است؛ رقابتی که در عرصههای سیاسی و امنیتی و پروندههای منطقهای از خلیج فارس تا یمن، سوریه و لبنان امتداد یافته است. عربستان در بسیاری از این میدانها نه یک ناظر بیطرف، بلکه یکی از بازیگران اصلی است و طبیعی است که تهران، ریاض را در جایگاه «طرف ذینفع» میبیند، نه میانجی مستقل.
ملاحظات دیگر تهران درباره ریاض
عامل دوم، وابستگی امنیتی تاریخی عربستان به ایالات متحده است. ریاض بخش مهمی از سیاست خارجی خود را در هماهنگی با واشنگتن تعریف کرده و این موضوع در نگاه تهران نوعی همسویی با طرف مقابل محسوب میشود. از دید ایران، عربستان نمیتواند میانجی مستقل باشد، زیرا تصمیماتش در بسیاری از بزنگاهها با منافع آمریکا گره خورده است.
عامل سوم، سبک دیپلماسی رسانهمحور و نمایشی سعودی است. میانجیگری میان تهران و واشنگتن نیازمند محرمانگی و دقت است، اما رویکرد پرصدای عربستان با این الزامات فاصله دارد. حضور این کشور در بحرانهای منطقهای، از یمن تا لبنان، نیز فضای اعتمادسازی را محدود کرده و احتمال پذیرش ریاض به عنوان میانجی را کاهش میدهد.
عربستان فاقد اهلیت میانجیگری
مجموع این ملاحظات نشان میدهد که عربستان در شرایط کنونی فاقد اهلیت لازم برای میانجیگری میان ایران و آمریکا است. مسیرهای ارتباطی غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن عمدتاً از طریق عمان و قطر دنبال شده و همچنان این کشورها نقش اصلی را در میانجیگریهای حساس منطقهای دارند؛ بنابراین پرسش ابتدایی پابرجاست: تا زمانی که مسقط با کارنامهای قابل اعتماد در دسترس است، چرا باید به سراغ ریاض رفت؟



روایت رسمی، هیچ وقت صادق نبوده.
